فرهنگی اجتماعی

من دوست دارم که به "ذکر الله" مداومت داشته باشم. آیا اجازه‌ی استاد می‌خواهد؟ اگه اجازه نباشه چی میشه

ابتدا باید تأمل و تفکر بفرمایید که اصلاً «ذکر الله» یعنی چه و چی هست که شما دوست دارید بدان مداومت داشته باشید؟ اگر این معنا را متوجه شدید، خودتان می‌فهمید که استاد می‌خواهد یا خیر؟ و اگر بخواهد در چه امر و مرحله‌ای است؟ و اساساً اجازه استاد یعنی چه؟

ذکر الله، یعنی به یاد خدا بودن و خدا را در هیچ حال و کاری فراموش نکردن – آیا این استاد و اجازه می‌خواهد؟ یا این که امر خداست و هر کس از آن به هر حدی که غفلت کند، متضرر می‌گردد؟ 

فرمود خدا را ایستاده و نشسته و خوابیده، (یعنی در هر حال و حالتی) باید به یاد آورد و نباید از یاد او لحظه‌ای غافل شد و فراموش کرد. حال این استاد و اجازه می‌خواهد، یا یعنی همه کارها و رفتارهای ما باید برای او و منطبق با امر او باشد؟ ذاکر و دائم الذکر، کسی است که تماماً بندگی می‌کند، نه کسی که ضمن خودگرایی، یک تسبیح هم در دست دارد و هزاران بار فلان ذکر را می‌گوید، و تازه خیال می‌کند که برای فردا و ذکر هزار و یکم، دیگر از حد عادی گذشته و استاد و اجازه می‌خواهد، فرمود: ذکر یعنی تفکر در نظام هدفدار آفرینش:

«الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» (آل‌عمران، 191)



:: برچسب‌ها: خدا, ذکر خدا, استاد, یادخدا, قرآن, نماز, یاد معصومین {ع},
نويسنده : علی


خدا خیلی نزدیک است
ما خلق نشده ایم که چند روزی را به خوردن و آشامیدن بگذریم و عمر خود را در پی آرزوهای شیرین و واهی سر کنیم.ما خلق شده ایم که راه تعالی را طی کرده و محبوب حضرت دوست شویم.

امام علی علیه السلام در خطبه همام یکی از صفت های متقین را ، تجارت پر سود (تجارة مربحه) بیان می دارند.متقین در این تجارت پر سود و منفعت ، دنیا را می دهند و در برابرش بهشت و رضوان الهی را به دست می آورند.

 



:: برچسب‌ها: خدا, علی همام, رجب, شعبان, رمضان, فضیلت, ,
نويسنده : علی


محبت خدا

امام صادق (ع) در مورد عشق و محبت خدا بيان مي دارد كه دل مومن وقتي از عشق خدا پر شد ديگر كسي نمي تواند در اين دل نفوذ كند و نمي تواند كسي يا چيزي دل را از ياد خدا غافل كند بنابراين خود اين بنده كه عاشق خداوند است از هر شغلي كه او را مشغول به غير خدا كند و هر ذكري كه غير از ياد خدا باشد دوري ميكند يعني قدرت دوري كردن براي او پيدا شده است اما اوايل راه چون محبت خدا در دل او قوي نبود اين بنده خدا زود تحت تاثير غفلت و اهل غفلت قرار مي گرفت.



:: برچسب‌ها: محبت, خدا, عشق, مشغول به خدا, ,
نويسنده : علی


می خواهم خشنودی خدا را از خود بدست آورم ، چگونه میتوانم به این هدف برسم ؟

امام صادق علیه السلام می فرمایند : بنده مومنم را به کاری نمیگیرم مگر
آنکه آن را برای او خیر قرار میدهم ، پس او باید به قضای من راضی باشد و بر
بلای من صبر کند و نعمت های مرا شکر کند . کافی شریف ، ج ۲ ، کتاب ایمان و کفر ، ح ۶



:: برچسب‌ها: خدا, خوشنودی, صبربربلا, رضابه قضا, شکرنعمت, نیت رضایت خدا, عبودیت, بندگی, انجام وظایف شرعی, انجام واجبات, ترک محرمات,
نويسنده : علی


سوال – چرا در فرهنگ شیعه اقامه ی نماز و پذیرش اهل بیت در یک جایگاه نزدیک بهم قرار گرفته است. حتی بعض

 دستوراتی که خدا برای همه ی انسانها بعنوان واجبات و تعالیم دینی وضع کرده است، براساس نیاز ماست. یعنی خدا می خواهد نیازهای درونی ما را با دستورات خودش تامین کند. ما مثل یک بیماری هستیم که در محضر طبیب، نیازهای مان را می گوییم درحالیکه طبیب خودش آنها را می داند. خدا می داند که ما چه نیازی داریم. گاهی اوقات دکتر به ما داروی تقویتی می دهد که این طبق میل ماست. در اینجا اگر با حرف دکتر همراهی کنیم، خیلی ارادت و اعتقاد ما را به دکتر نشان نمی دهد. اعتقاد ما به دکتر وقتی معلوم می شود که دکتر داروی تلخ یا دارویی بدهد که با میل ما سازگار نباشد و ما آنرا مصرف کنیم. یعنی چون دکتر از نیاز ما آگاه است حرف او را گوش می کنیم. در عبادت الهی هم همین طور است



:: برچسب‌ها: نماز, ولایت, غبودیت, دارو, خدا, بزرگی, تعبد, بندگی, شکستن منیت, انفاق, جهاد, علی, خلیفه الهی, تواضع, ذین کامل, دین ناقص, ,
نويسنده : علی


داستان زنی پاکدامن که بخاطر حفظ عفت تهمت خورد

برخی افتخارات انسانی بتدریح کمرنگ شده است... من همواره به داستانهای اخلاقی عشق می ورزیده ام : داستان مردی که ناموس پرست بود و بخاطر ناموسی دوستش که در خانه او مهمان بود تا یکسال به خانه نرفت یا زنی که سالها پای شوهرگمشده اش ماند و گوهرعفتش را پاس داشت.... شگفتا که اینروزها می شنوی و در پیامکها و تصویرنوشته ها می خوانی که نمی توان تا سر کوچه رفت و جایت را کسی نگیرد!! یا زنانی تا قهریا خانه را ترک می کنندویاشوهررا راه نمی دهند وفاداری را فراموش می کنند ارتباطات تلفنی نامشروع را شروع و دلبری! می کنند وشرم ندارند و توجیهاتی هم می تراشندکه زنی که شوهر دارد و تنهاست مجاز به این کثافتکاریها هست!!؟(خبیث تر، زنانی که درخانه شوهر وبربسترش فاسق می آورند) یا مردی که دلخور است برای انتقام از همسرش به روابط نامشروع دست می یازد و هردو دنیا و آخرت خود را - با تحریک شیطان نزاغ و اختلاف افکن -برباد می دهند



:: برچسب‌ها: زن, پاکدامن, افتخارات, انسانی, عفت, تهمت, ناموس, گوهر, داستان, بنی اسرائیل, عصمت زن, خدا, معصیت,
نويسنده : علی


خدا کانون تمام خوبیهاست(2)

(11)ـ مهربان ترین مهربانان

جوان گنهکاری خدمت پیامبر گرامی اسلام(ص) آمد و عرض کرد: «یا رسول الله! من گنهکارم، برای من طلب آمرزش کن تا خداوند مرا بیامرزد.» آن بزرگوار برای او طلب آمرزش کردند؛ خدا او را آمرزید.

آن جوان رفت و بعد از مدتی بازگشت. عرض کرد: «یا رسول الله! دوباره مرتکب گناه شدم برای من، طلب بخشش کن تا خدا مرا عفو نماید.» پیامبر اکرم(ص) باز برای او طلب بخشش نمود؛ خدا هم او را بخشید.

جوان برای سومین بار خدمت حضرت رسید و اظهار ندامت و پشیمانی کرد و عرض کرد: «ای رسول خدا! شرمنده و روسیاه هستم؛ باز معصیت خدا نمودم؛ این بار هم برای من از خدا طلب مغفرت بنما تا خداوند مرا ببخشد.»

پیامبر اسلام(ص) برای سومین بار برای او استغفار کرد و خدای متعال دوباره او را مورد بخشش قرار داد. جوان بی چاره دفعه ی چهارم آمد، حضرت باو او فرمود: «ای جوان! سه نوبت معصیت کردی و آمدی؛ من برای تو طلب آمرزش کردم، ولی توبه ی خود را شکستی؛ اما این بار از خداوند شرم دارم که برای تو طلب آمرزش کنم.»

آن جوان با دلی شکسته و چشمانی اشک بار از خدمت آن حضرت بیرون آمد و سر به صحرا گذارد. جبرئیل(ع) نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله! خداوند تو را سلام می رساند و می فرماید: «بندگان مرا تو خلق کرده ای یا من؟»

فرمود: خدا! عرض کرد: خداوند می فرماید: «بندگان مرا تو روزی می دهی یا من؟» فرمود: خداوند عالم! عرض کرد: خداوند می فرماید: «بندگان من، معصیت مرا می کنند یا معصیت تو را؟» فرمود: معصیت خداوند را، جبرئیل(ع) عرض کرد: خداوند می فرماید «بندگان مرا، آیا تو می آمرزی یا من؟» فرمود: خدای متعال، عرض کرد: خدا می فرماید: «پس چرا بنده ی مرا دل شکسته نمودی مگر نمی دانی من ارحم الراحمین هستم و دوست دارم آمرزش بندگان را؟ یا احمد! برخیز و به صحرا برو، آن جوان سر بر روی خاک گذارده، سر او را از روی خاک بردار و او را مژده به آمرزش ما بده.»



:: برچسب‌ها: خدا, مهربان, کانون تمام خوبیها, استغفار, شرم ازخدا, دل شکسته, وجه الله, شهادت, نمازشب, اذان, بهتر ازبهشت, حور, حق وباطل, دعای مورچه, #ندی حکیمانه, آمرزش حق, دل جویی حق, ذوالقرنین, درگه امید, ,
نويسنده : علی


وقتی امام خمینی واسطه خیر برای یک لات لا اُبالی شد

 داستانی عجیب از پیش بینی امام خمینی از آینده خوب یک جوان لااُبالی را برای آنهایی منتشر می کنند که از اکسیر وجود امثال امام و شهید چمران و.... خبری ندارند و گاه معترض می شوند چطور این امکان دارد؟ اکسیر وجود امام و انقلاب بسیاری را سعادتمند کرد و برخی ... مثنوی او چو قرآن مُدلّ / هادی بعضی و بعضی را مضل .... بهرحال گزینش خدا مثل ما نیست.... خدا بعضی ها را دوست دارد و ازاعمالشان بدش می آید و برخی را دوست ندارد و اعمالشان را دوست دارد... تا یار که را خواهد و میلش به که باشد... حسن فاعلی برتر است گرچه حسن فعلی هم باید داشت...



:: برچسب‌ها: امام خمینی, داستان عجیب, جوان لاابالی, پیشگویی, جماران, نماز, گناه, خدا, کاروان, کربلا, عباس مرندی, ,
نويسنده : علی


خدا کانون تمام خوبیهاست(1)

«محمدابن سیرین» همیشه معطر و نظیف بود. روزی شخصی از او پرسید علت این که تو همیشه بوی خوش می دهی چیست؟ ابن سیرین گفت: قصه ی من عجیب است. آن شخص او را قسم داد که داستان خود را برایم تعریف کن.

ابن سیرین گفت: من در دوره ی جوانی بسیار خوش سیما بودم و حرفه ام بزازی بود. روزی خانمی به همراه کنیزکی به مغازه ی من آمدند و مقداری پارچه خریدند، چون قیمتش مشخص شد، گفتند: همراه ما بیا تا قیمت آن را به تو پرداخت کنیم.

در مغازه را بستم و همراه ایشان راه افتادم تا به جلو خانه ی آنان رسیدم. آنها به دورن خانه رفتند و من پشت در ماندم. بعد از مدتی زن بدون این که کنیزش همراه او باشد مرا به داخل منزل دعوت کرد. چون داخل منزل شدم، خانه ای دیدم که از فرش ها و ظروف عالی آراسته شده، مرا بنشاند و چادر از سر برداشت! او را در اوج زیبایی دیدم؛ خود را به انواع جواهرات آراسته بود. در کنار من نشست و با ظرافت و ناز و عشوه و خوش طبعی با من به سخن گفتن پرداخت؛ طولی نکشید که غذایی مفصل و لذیذ آماده شد.



:: برچسب‌ها: خدا, پناه به خدا, ابن سیرین, بوی خوش, امتحان, تعبیرخواب, مشیت الهی, یاعلی, قیامت, معامله باخدا, عملیات, والفجر8, دل مشتاقان, یاوصول, موسی, پیرمرد, مهرتابان, تسبیح موجودات, زنگ بیدارباش, ,
نويسنده : علی


سیدالشهدا(ع) میزان حق و باطل

 اگر کسی بخواهد با پیمودن راه گناه به مقصد صحیح برسد، زود‌تر از دیگران هدف را از دست می‌‏دهد و به دام خطر می‌‏افتد؛ چنانکه اگر هدف باطل باشد و راه نیز باطل، کیفر مضاعف دارد.، قیام سالار شهیدان به دنبال قیام انبیای گذشته، به مردم جهان تفهیم می‌‏کند که نظام حق، کدام است و نظام باطل کدام. امام حسین (ع) برای تحقیق و تفهیم این مطلب، چاره‏ای جز نثار خون و ایثار فرزند و مال و جان نداشتند؛



:: برچسب‌ها: گمکردن, هدف, باطل, شهادت, قرآن, زینب, ناپاکان, حق, امام, اخلاق, اقوال, ترازو, موزون, عمل , حق قوی, مالک, خدا, ,
نويسنده : علی


مناظره امام صادق با کسی که خدا را قبول نداشت

 روایتی درباره چگونگی مناظره امام صادق که درود خدا بر او باد، با فردی که منکر خدا بود در اصول کافی ذکر شده که در متن زیر می خوانید.

در سرزمین مصر، مردی به نام «عبدالملک» می‌زیست و به دلیل اینکه نام پسرش عبدالله بود، به او «ابو عبدالله» (پدر عبدالله) می‌گفتند. عبدالملک منکر خدا بود، و اعتقاد داشت جهان هستی خود به خود آفریده شده است.



:: برچسب‌ها: امام صادق, اصول کافی, مصر, عبدالملک, منکرخدا, زمین, آسمان, خدا, اتکار, عاقل, موجودات, جهل, هشام, ,
نويسنده : علی


کلید تمام خوبی‌ها و خیرها

کلید تمام خوبی‌ها و خیرها

بدون شک تمام انسان‌ها در طول زندگی خود به دنبال نیکی و سعادت و خوشبختی هستند، حال ممکن است برخی از آن‌ها راه را اشتباه رفته و در مسیر نادرست، دنبال گمشده خود بگردند، اما مسلماً آن‌ها نیز به دنبال سعادت و خوشبختی خود هستند و هیچ انسانی مشتاق بدبختی و شقاوت خود نمی‌باشد.




:: برچسب‌ها: کلید, خوبیها, سعادت, خوشبختی, قرآن, هدایت, عزت, خوار, توقادری, خیر, مدد, خدا, بیماری, رضایت, ,
نويسنده : علی


داستان زندگی حضرت شعیب

شعیب(ع) یکى از چهار پیامبران عرب است که عبارتند از: هود، صالح، شعیب، و حضرت محمد(ص). نقل شده که شعیب(ع) از جنبه فصاحت و بلاغت و برخورد پسندیده و مناسب وى در مورد دعوت مردم به ایمان به رسالت خویش، (خطیب پیامبران) نامیده شده است.

 امّت آن حضرت، اهالى مَدْیَن بودند که شهرى است در سرزمین <معان» از نواحى شام که از سمت حجاز نزدیک دریاچه لوط قرار دارد. مردم آن دیار عرب بوده و از آنجا که شهر آنان بر سر راه کاروان‏هاى بازرگانى قرار داشت، به تجارت و بازرگانى اشتغال داشتند



:: برچسب‌ها: شعیب, خطیب, مدین, گمراهی, خدا, کم فروشی, سرپیچی, قوم, عبرت, ضلالت, تمسخر, توکل, اصلاح , هلاکت, رعدوبرق مهیب, ,
نويسنده : علی


زمزمه های امام سجاد(10)- - نيايش در مقام التجاء به خداى تعالى

اللّهُمّ إِنْ تَشَأْ تَعْفُ عَنّا فَبِفَضْلِكَ، وَ إِنْ تَشَأْ تُعَذّبْنَا فَبِعَدْلِكَ‏
فَسَهّلْ لَنَا عَفْوَكَ بِمَنّكَ، وَ أَجِرْنَا مِنْ عَذَابِكَ بِتَجَاوُزِكَ، فَإِنّهُ لَا طَاقَةَ لَنَا بِعَدْلِكَ، وَ لَا نَجَاةَ لِأَحَدٍ مِنّا دُونَ عَفْوِكَ‏

ترجمه :
خدايا اگر خواهى كه از ما در گذرى، پس به سبب تفضل تو است. و اگر خواهى كه ما را عذاب كنى پس به موجب عدل تو است، پس به آئين انعام خود عفو خويش را بى‏دريغ بما ارزانى دار، و به سنت گذشت خود ما را از عذاب خويش ايمن ساز. زيرا كه ما تاب تحمل عدل ترا نداريم،


:: برچسب‌ها: بخشش, عذاب, عدل , امام سجاد, دعا, رحمت, خدا, فریادزس, کجاروم, شیطان, ,
نويسنده : علی


صبر جمیلی که در قرآن به آن سفارش شده، چه صبری است؟

صبر جمیل در آیه پنج سوره معارج: «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلا» به چه معنا است؟
پاسخ اجمالی
«صبر جمیل» به معناى «شکیبایى زیبا» است، و آن صبر و استقامتى است که برای خدا صورت گیرد و تداوم داشته باشد؛ یأس و ناامیدى به آن راه نیابد؛ و توأم با بی‌تابى، شکوه و آه و ناله نگردد. صبر جمیل؛ شکیبایى در برابر حوادث سخت و آزمایش‌های سنگینی است که نشانه شخصیت و وسعت روح آدمى است.
صبر و بردباری از اوصاف برجسته پیام آوران الهی است که در بهره‌مندی آنان از ولایت و رسالت تأثیرگذار بوده است.
صبر جمیل؛ صبرى است که پیامبران الهی در برابر اذیت و آزار مخالفان و مشرکان می‌دیدند؛ مشرکان و مخالفان آنان را ساحر و دروغ‌گو می‌خواندند؛ بشارت‌های آنان را تکذیب می‌کردند، اما آنان  لب به شکوه باز نمی‌کردند



:: برچسب‌ها: جمیل, صبر, زیبا, خدا, حوادث, آزمایش, ناسپاسی, شکیبایی, ایوب, یعقوب, تحمل, یوسف, علی, عاشورا,
نويسنده : علی


از محبت تا بندگی

 

در عصر حاضر که با پیشرفت های متنوعی همراه بوده است، کمتر کسی را می توان یافت که از حیث فرصت و زمان در گشایش باشد تا انجا که برخی 24 ساعت روزانه را هم برای رسیدن به کار خود کم می دانند. از این رو است که می بینیم برخی از افراد به همین بهانه کمتر سراغ مباحث معنوی و دینی می روند تا آنجا که حتی گاهی نمازهای یومیه را به دلیل کمبود وقت، چیزی زائد بر زندگی خود تلقی می کنند و با این بهانه از انجام واجبات دینی خود سر باز می زنند.

اما گروهی هم هستند که با وجود مشغلات فراوان زندگی و بار مسئولیت های اجتماعی فراوان، برای این امر مهم وقت می گذارند و بالعکس دسته ی اول از ان نهایت لذت معنوی را می برند و آرزو دارند که ای کاش می توانستند وقت بیشتری را به مناجات با معبود خویش قرار بدهند

 

 

 

محبت.بندگی.لذت.عبادت.مطهرون.عظمت خدا.تفکر.فقرخویش.نعمتها.احسان.تشکر.ندای فطرت

 



:: برچسب‌ها: محبت, بندگی, لذت, عبادت, مطهرون, عظمت, خدا, تفکر, فقرخویش, نعمتها, احسان, تشکر, فطرت,
نويسنده : علی


مناظره امام صادق با کسی که خدا را قبول نداشت

 

- روایتی درباره چگونگی مناظره امام صادق که درود خدا بر او باد، با فردی که منکر خدا بود در اصول کافی ذکر شده که در متن زیر می خوانید.

در سرزمین مصر، مردی به نام «عبدالملک» می‌زیست و به دلیل اینکه نام پسرش عبدالله بود، به او «ابو عبدالله» (پدر عبدالله) می‌گفتند. عبدالملک منکر خدا بود، و اعتقاد داشت جهان هستی خود به خود آفریده شده است.

او که شنیده بود که امام شیعیان، حضرت صادق که درود خدا بر او باد، در مدینه زندگی می‌کند، به مدینه سفر کرد تا درباره خداشناسی با امام مناظره کند. وقتی که به مدینه رسید و از امام سراغ گرفت، به او گفتند: «امام برای انجام مراسم حج به مکه رفته است». پس به مکه رفت و امام را در کنار کعبه مشغول طواف دید. وارد صفوف طواف کنندگان شد و از روی عناد به امام تنه زد.



:: برچسب‌ها: امام صادق, خدا, مناظره, منکر, مصر, شب, روز, خورشید, ماه, مسلمان, ,
نويسنده : علی


روايات‌ وارده‌ در خلقت‌ ائمّه‌ عليهم‌ السّلام‌

كليني‌ نيز در باب‌ خلقت‌ ابدان‌ و ارواح‌ و قلوب‌ ائمّه‌ عليهم‌ السّلام‌ چهار روايت‌ ذكر كرده‌ است‌ و ما به‌ ذكر يكي‌ از آنها اكتفا مي‌نمائيم‌:

وي‌ با سند متّصل‌ خود از محمّد بن‌ مروان‌ از حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ عليه‌ السّلام‌ روايت‌ مي‌كند كه‌ شنيدم‌ آنحضرت‌ مي‌فرمود: إنَّ اللَهَ خَلَقَنَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ، ثُمَّ صَوَّرَ خَلْقَنَا مِنْ طِينَةٍ مَخْزُونَةٍ مَكْنُونَهٍ مِنْ تَحْتِ الْعَرْشِ، فَأَسْكَنَ ذَلِكَ النُّورَ فِيهِ، فَكُنَّا نَحْنُ خَلْقًا وَ بَشَرًا نُورَانِيِّينَ لَمْ يَجْعَلْ لاِحَدٍ فِي‌ مِثْلِ الَّذِي‌ خُلِقْنَا مِنْهُ نَصِيبً. وَ خَلَقَ أَرْوَاحَ شِيعَتنَِا مِنْ طِينَتِنَ، وَ أَبْدَانَهُمْ مِنْ طِينَةٍ مَخْزُونَةٍ مَكْنُونَةٍ أَسْفَلَ فِي‌ ذَلِكَ الطِّينَةِ، وَ لَمْ يَجْعَلِ اللَهُ لاِحَدٍ فِي‌ مِثْلِ الَّذِي‌ خَلَقَهُمْ مِنْهُ نَصِيبًا إلاَّ لِلاْنْبِيَآءِ. وَ لِذَلِكَ صِرْنَا نَحْنُ وَ هُمْ: النَّاسَ، وَ صَارَ سَآئِرُ النَّاسِ هَمَجٌ لِلنَّارِ وَ إلَي‌ النَّارِ. 49

«خداوند خلقت‌ نمود ما را از نور عظمت‌ خودش‌، سپس‌ تصوير آن‌ خلقت‌ را از خاك‌ خزينة‌ پنهان‌ از زير عرش‌ خود قرار داد. پس‌ آن‌ نور را در آن‌ سُكني‌ داد، بنابراين‌ ما آفريده‌اي‌ و بشري‌ نوراني‌ بوديم‌. براي‌ هيچ‌ كس‌ در مثل‌ آنچه‌ كه‌ ما را از آن‌ آفريد نصيبي‌ قرار نداد.

و ارواح‌ شيعيان‌ ما را از طينت‌ و خاك‌ ما آفريد، و بدنهاي‌ شيعيان‌ را از طينت‌ و خاك‌ خزينة‌ پنهان‌ پائين‌تر از آن‌ طينت‌ و سرشت‌ خاكي‌. و براي‌ احدي‌ قرار نداد در مثل‌ آنچه‌ كه‌ شيعيان‌ را از آن‌ آفريده‌ است‌ نصيبي‌ مگر براي‌ انبياء.

 



:: برچسب‌ها: خلقت, ائمه, نور, خدا, امام صادق, پاکترین مردم, فاطمه, ربوبیت, گسترده, عطا, کرم, جلال, جلیل, بهشت, موقف عدل, ,
نويسنده : علی


زمزمه های امام سجاد(- نيايش در پناه جستن به خدا از ناملائمات و اخلاق ناستوده و كردارهاى ناپسند(8)

خدايا، من به تو پناه مى‏برم از طغيان حرص، و تندى خشم، و غلبه حسد. و ضعف نيروى صبر، و كمى قناعت، و سوء خلق، و افراط شهوت، و غلبه عصبيت، و پيروى هوس، و مخالف هدايت، و از خواب غفلت، و اقدام بر تكلف، و گزيدن باطل بر حق، و پافشارى بر گناه، و خرد شمردن معصيت، و بزرگ شمردن طاعت، و تفاخر توانگران، و تحقير نسبت به درويشان، و كوتاهى در حق زيردستان. و ناسپاسى نسبت به كسى كه بر ما حقى داشته باشد



:: برچسب‌ها: خدا, پناه, خشم, طغیان, شهوت, هوس, ناسپاسی, خیانت, شیطان, مرگ بدون آمادگی, بدبختی, رحمت, نومیدی, ,
نويسنده : علی


شرح فرازهای دعای ابو حمزه

 

اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فیهِ نَصیباً مِنْ رَحْمَتِکَ الْواسِعَةِ”

خدایا، من را از رحمت واسعه خودت نصیب گردان.

برای استجابت این دعا باید چه کنیم؟ باید به زیردستمان کمک کنیم. اگر وضع مالی کسی خوب است، برای دختران دم بخت مستحق جهاز تهیه کند. در این صورت دعا درباره او مستجاب می‌شود و اگر زلزله شود، زیر آوار نمی‌ماند؛ چون رحمت خدا شامل حال او شده است.

 



:: برچسب‌ها: کمک, زیردستان, مستمندان, رحمت, حلال, غیبت, رضایت, مشتاق, خدا, خوشنود, ,
نويسنده : علی


ادعونی استجب لکم

 

گفتم اگر ، خوانم تو را گفتی اجابت می کنم

گفتم تو می بینی ، مرا ؟ گفتی نگاهت می کنم

گفتم گرفتارم ، خدا گفتی رهایت مکنم

گفتم ندارم ، توشه ای گفتی عطایت می کنم

گفتم شدم از تو ، جدا گفتی ملامت می کنم

گفتم که ، ره گم کرده ام گفتی هدایت می کنم

گفتم که اصلاحم نما گفتی عنایت می کنم

گفتم اگر ، توبه کنم گفتی دعایت می کنم

گفتم که ، می بخشی مرا ؟ گفتی کرامت می کنم

گفتم شود ، مومن شوم ؟ گفتی اشارت می کنم

گفتم اگر ، مومن شدم گفتی بشارت می کنم

گفتم که یارم می شوی گفتی رفاقت می کنم

گفتم بهشتم می بری ؟ گفتی ضمانت می کنم

 

 



:: برچسب‌ها: خدا, گفتگو, اجابت, هدایت, رفاقت, بهشت,
نويسنده : علی


راز عشق به خدا

می دانیم که خداوند متعال الرحمن الرحیم  است و نهایت محبت را به ما بندگانش دارد ، و ما از این محبت بی شائبه بهره مندیم ، گاهی که حس خوب عرفانی به ما دست می دهد دلمان می خواهد به خدا محبت کنیم و شروع می کنیم که : ای خدا دوستت دارم،خدایا من عاشقت هستم،خدایا چنین،خدایا چنان ... اما همین برای محبت کردن به خدا کافی است؟

 «یا اَحْمَدُ؛ لَیْسَ کلُّ مَنْ قالَ اُحِبُّ اللّهَ اَحَبَّنى، حَتّى یَأْخُذَ قُوتاً وَ یَلْبِسَ دُوناً وَ یَنامَ سُجُوداً وَ یُطیلَ قِیاماً وَ یَلْزَمَ صَمْتاً»

اى محمد؛ چنان نیست که هر کس گفت خدا را دوست مى‌دارم، دوستدار من است، مگر اینکه به اندکى غذا اکتفا کند و به مختصر لباسى قناعت جوید و خوابش به سجده باشد و قیام نماز را طول دهد و به سکوت روى آورد.

 



:: برچسب‌ها: عاشق, رحمان, زهد, محبت, خدا, سجده, قیام, کم حرفی, توکل, گریه, شوق لقا, رفاقت, دوستی , فقرا, علما, رضایت خدا, ذکردائمی, ,
نويسنده : علی


خواب‌، يكي‌ از آيات‌ خدا

در يك‌ نظر دقيق‌، قرآن‌ همه‌ چيز را آيت‌ و نشانه‌ مي‌داند؛ دربرخي‌ مواضع‌، بصورت‌ كلي‌ اشاره‌ مي‌كند كه‌ همه‌ چيز آيت‌ است‌.

«وَ كأَيّن‌ مِن‌ْ آيَه‌ٍ فِي‌ السَّمَوات‌ِ وَ الاْ‌َرْض‌ِ و ...»    

«و چه‌ بسيار نشانه‌هاست‌ در آسمان‌ و زمين‌»

و يا در جاي‌ ديگري‌ مي‌فرمايد:

«اِن‌َّ فِي‌ السَّمَوات‌ِ وَ الاْ‌َرْض‌ِ لاَ‌´يات‌ٍ لِلْمُؤْمِنين‌َ»  

«به‌ راستي‌ در آسمانهاو زمين‌، براي‌ مؤمنان‌ نشانه‌هايي‌ است‌.»

اما در پاره‌اي‌ آيات‌، قرآن‌، نشانه‌ها رابه‌ صورت‌ خاص‌ ذكرمي‌كند، مانند اين‌ آيات‌:

 1ـ«وَ جَعَلْنا اللَّيْل‌َ وَ النَّهارَ آيَتَيْن‌ فَمَحَوْنا آيَه‌َ اللَّيْل‌ِ وَ جَعَلْنا آيَه‌َ النَّهارِمُبْصِرَه‌ً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنين‌َ وَ الْحِساب‌َ وَكُل‌َّ شَي‌ْءٍ فَصَّلْناه‌ُ تَفْصيلاً»  

«و شب‌ و روز را دو نشانه‌ قرار داديم‌. نشانه‌ شب‌ را تيره‌ گون‌ ونشانه‌ روز را روشني‌‌بخش‌ گردانيديم‌ تا (‌در آن‌) فضلي‌ ازپروردگارتان‌ بجوييد، تا شماره‌ سالها و حساب‌ (‌عمرها ورويدادها) رابدانيد و هر چيزي‌ را به‌ روشني‌ باز نموديم‌.»

 



:: برچسب‌ها: آیات, خدا, زمین , آسمان, خواب, خورشید, ماه, دریا, سفینه, همسران, رنگها, باران, باد, برف, تعقل, تفکر, تذکر, ,
نويسنده : علی


ويژگيها وخصلت هاي اجتماعي افراد محبوب و متواضع

 

 فصل اول : احترام گذاشتن به ديگران نشانه عظمت وبزرگي:

هر انساني براي خود احترامي قائل است . زماني كه به عقايد ،كارها وسلیقه هاي افراد در حد ومحدوده خودشان احترام بگذاريم وسعي نكنيم هميشه در پي رد  كردن آنها برآييم ديگران ما را به رسميت مي شناسند چرا كه مردم عادتا با كسي كه به آنان احترام بگذارندونسبت به ايشان ابرازتوجه وقدرداني كنندانس والفت مي گيرندپس براي جلب مردم آنچه مي خواهند بايد به آنان بخشيد . بديهي است كه مردم براي دوستي ورزيدن با افراد مال و منزل نمي خواهند بلكه صرفاً خواهان احترام و بزرگداشت خود از سوي آنان مي باشند . چرا كه مردم خود را دوست دارند و هر كس براي خودش جهاني دارد مملو از آراء وعقايد و نظرات متعددي كه همين عقايد انسانها رااز هم جدا مي كند و دنياي هر فردي براي خودش محترم است پس كسي كه به آنان احترم بگذارد و به عقايد آنان توجه نمايد . دوست مي دارند وكساني را كه عقايد آنان را ناديده گرفته و به شخصيت آنان احترام  نمي گذارند نزد آنان هيچ محبوبيتي ندارد



:: برچسب‌ها: متواضع, محبوب, فروتنی, پرهیزازتکبر, احترام, همدلی, همدردی, رمزعظمت, نشانه تواضع, متکبر, خدا,
نويسنده : علی


شعری بسیار زیبا در وصف خدا از «قیصر امین پور»

پیش از اینها فکر می کردم خدا
خانه ای دارد کنار ابرها
مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتی از الماس خشتی از طلا
پایه های برجش از عاج و بلور
بر سر تختی نشسته با غرور



:: برچسب‌ها: شعر, قیصر امین پور, خدا , خانه خدا, ساده, مهربان, بخشنده, عذاب, خشن, ,
نويسنده : علی


جواب او و شرمندگی من

گفتگوی ساده با خدای مهربانم



:: برچسب‌ها: خدا, گفتگو باخدا, لطف خدا, عشق خدا به انسان, دردونعمت خدا, اشک وارزش آن, ,
نويسنده : علی


اولین سخن

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، الرحمن الرحیم، مالک یوم الدین ، ایاک نعبد و ایاک نستعین، اهدنا الصراط المستقیم،
صراط الذین انعمت علیهم، غیرالمغضوب علیهم ولاالضالین

·         خدایا، ای کسی که همه چیز فقط از آن توست و فقط توسط تو اداره می شود و هیچ شریکی نداری. تو ونعماتت توجه مرا به خود جلب کرده است. چه صحیح و زیباست خدایی ات. چه زیبا خدایی می کنی. چه دلنشین عطا می کنی. چه خوب اداره می کنی و چقدر جالب است که همه چیز را به

·          سوی کمال اخروی سوق می دهی

.

·         خدایا، وقتی به خدایی تو فکر می کنم شرم دارم که خود را به تو نسپارم و زمانی که به نعمات تو می نگرم، نمی توانم متحیرانه شکر نعمت ننمایم

·         .

·         خدایا تو را دوست دارم ، تو را قبول دارم ، تو خدای من هستی، تو همه چیز من هستی و همه خیراتت را از طریق مجاری نعماتت که اهل بیت عصمت و طهارت (ع) هستند جاری می نمایی.

·         خدایا، نعمات زیادی را بدون اینکه مستحق آنها باشم به من عطا کرده ای. خدایا تو را شکر می کنم.

·         خدایا، من یک مسلمان هستم، دوست دارم قرآنی باشم. دوست دارم پیرو عترت رسول تو باشم. دوست دارم چارچوبه فکرم را از تو بگیرم، تا در فهم نظام تو ورود صحیحی داشته باشم. نمی خواهم برای خودخیال بافی کنم تا با ذهنیتی خود ساخته به جهان خدایی تو وارد شوم ، زیرا در آن صورت ذهنیت من یک چیز است و نظام تو در عالم چیزی دیگر

·         .

·         خدایا دوست دارم از منظر تو ببینم ، تا ببینم آن طور که تو می بینی. دوست دارم خواست خود را کنار زنم ، تا خواست تو در من جاری باشد، تا بخواهم آن چه را که تو بخواهی

·         .

·         خدایا دوست دارم به سوی تو اوج گیرم ،دوست دارم بیشتر در معرض تو باشم تا زمانی که تکلم می کنی، من ظرف کلام تو باشم و همراه کلام تو رهسپار اعماق شوم

·         .

·         خدایا دوست دارم کلمه ای از کلام تو باشم و تو به وسیله من احقاق حق کنی

·         .

·         خدایا، دوست دارم آن طور که تو گفته ای حجابهای عمقی را کنار زنم تا مجرای نور تو در اعماق باشم

·         .

·         خدایا، دوست دارم بدانم که برنامه تو برای آینده چیست؟ آنرا دقیقا درک کنم ، زیبایی هایش را دیده و خواص آن را دریابم ، تا با لذت جزء لشکریان تو گردم و عامل برپایی برنامه تو باشم

·         .

·         خدایا تو را شکر می کنم که در زمانه مهدی(عج) و بر دین مهدی(عج) که همان دین جدش رسول الله است قرارم دادی .

·         خدایا تورا شکر می کنم که از بین مقولات مربوط به مهدی(عج)، نه تاریخچه او برایم جلب توجه کرده است و نه ارتباط جسمی ویا روحی با او! هر چند که این مشتاق رویت او تا به حال چنین توفیقی نداشته است اما نه چنینم که بنشینم و در انتظار او گریسته و دعا کنم

·         !

·         خدایا تورا شکر می کنم که دغدغه مرا اصلاح خود و اصلاح عالم قرار داده ای، یعنی همان چیزی که دغدغه رسولان گرامیت (ع) قرار گرفت، آنجا که ابراهیم (ع) فرمود: رب هب لی حکما و الحقنی بالصالحین. و نیز سلیمان (ع) می فرماید:رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی و ان اعمل صالحا ترضاه و ادخلنی برحمتک فی عبادک الصالحین

·         .

·         خدایا می خواهم در پیشگاه ولی تو در عالم، فضای ظهور او و نیز زندگی با او پس از ظهور را، به جمع مشتاقان او و عقلای امت عرضه نمایم

·         .

·         خدایا دستم را بگیرو نصرتم کن. زبان و نوشتار و همه ابعاد وجودم را بر صراط المستقیم خود قرارده و مگذار که از صراط تو منحرف شده و مورد غضب تو قرار گیرم

·         .

·         خداوندا، توفیقم عطا کن که در پرتو حاکمیت ولایت فقیه و در راستای فرمایش رهبر معظم انقلاب مبنی بر نهضت نرم افزاری و نیز در ادامه سیر تبیین مهدویت توسط علمای هزار و چهارصد سال قبل، به پیشبرد مباحث مربوط به آخرالزمان پرداخته و این بخش از جبهه انسانیت را رونق وارتقاء دهم

·         .

·         خدایا توفیقاتم را در این مهم بیش تر کن و مهم تر اینکه در آمدن مهدی(عج) و اصلاح عالم و آدم توسط ایشان بسیار تعجیل فرما. آمین یا رب العالمین

·          

·         این اولین سخن من در وبلاگم هست ومیخواهم تمام مطالبم رضایت خدارا در پی داشته باشد وخداوند کمکم کند هیچ چیز را برای خودم ننویسم وبرای خودم نخواهم ونتیجه تلاشم مفید برای علاقه مندان وکمک به فرهنگ نظام اسلامی وجلب رضایت حضرت حق باشد.

·         والسلام.

 



:: برچسب‌ها: خدا , رازونیاز, مهدی , معنویت,
نويسنده : علی


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 31 صفحه بعد